معنی داروی ضدافسردگی
حل جدول
ایمی پرامین
داروی درمان ضدافسردگی
فلوکستین
از داروهای ضدافسردگی
سرترالین
سیتالوپرام
بوپروپیون
داروی مسکن
ایبوبروفن، آرام بخش، آسپرین
داروی بیهوشی
اتر
داروی ضدسرطان
آرلو تینیب
داروی گیاهی
چهارگل
لغت نامه دهخدا
داروی جراح. [ی ِ ج َرْ را] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) داروی بیهوشی. (غیاث).
داروی تفنگ
داروی تفنگ. [ی ِ ت ُ ف َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) باروت. رجوع به باروت شود.
فارسی به عربی
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
1400